گله می کرد ز مجنون لیلی .......... که شده رابطه مان ایمیلی
حیف از آن رابطه انسانی ............. که چنین شد که خودت می دانی
عشق وقتی بشود دات کامی ........... حاصلش نیست به جز ناکامی
نازنین خورده مگر گرگ تورا ........... برده یا دات نت ودات ارگ تورا!
بهرت ایمیل زدم پیشترک .......... جای سابجکت نوشتم : به درک !
به درک گر دل من غمگین است ........... به درک گر غم من سنگین است
به درک رابطه گر خورد ترک .............. قطع آن هم به جهنم به درک
آن قدر دلخور از این ایمیلم ........... که به این رابطه هم بی میلم
مرگ لیلی ،نت ومت را ول کن .................... همه را جای اوکی ، کنسل کن
off کن کامپیوتر را جانم ......... یار من باش و ببین من on ام
اگرت حرفی و پیغامی هست .......... روی کاغذ بنویس با دست
نامــــــــه یک حالت دیگر دارد ........... خط تو لطف مکرر دارد
خسته ازفونت وفرمت شده ام ........ دلخوراز گردالی add شده ام
کرد ریپلای به لیلی ، مجنون ......... که دلم هست از این سابجکت خون
باشه فردا تلفن خواهم کرد ....... هر چه گفتی که بکن ، خواهم کرد
زودتر پیش تو خواهم آمد ........... هی مرتب به تو سر خواهم زد
راست گفتی تو عزیزم لیلی .......... دیگر از من نرسد ایمیلی
نامه ای پست نمودم بهرت ........... به امیدی که سر آید قهرت
اشعارتون واقعا جالب و قابل تامل هستن . دل ادم شاد میشه.(تو روزنه نوری در خانه ظلمت پوش.دیباچه آغازی بر متن شب خاموش . )